ایران دارای طبیعتی بکر و دیدنی است و در این پهنه وسیع نقاط گردشگری متفاوت و متعددی وجود دارد از کویر گرفته تا دریا و روستاهای بکر و کوهستان سرد و سخت تا آبی آرام دریا و طراوت و لطافت. در کنار همه این جاذبه های گردشگری اما در ایران و شاید در اطراف ما نقاطی وجود دارند که ترسناک و بوده و افسانمه ها و داستانهای بسیاری درباره این مناطق وجود دارد و شاید هر کسی دوست ندارد که رفتن به این نقاط خوفناک و دلهره آور را تجربه کند اما تیتربرتر در راستای معرذفی نقاط گردشگری اینبار به مقاصد گردشگری ترسناک و دلهره آور پرداخته و نقاط معرفی شده ذیل می تواند مقصد مناسبی برای گردشگرانی باشد که دلهره و هیجان را دوست دارند.
نکته قابل توجه دیگر اینکه شکل ظاهری و طبیعت دیدنی و بکر برخهی از این نقاط آنقدر زیباست که می تواند لوکیشن مناسبی برای ساخت فیلمهای ترسناک و دلهره آور باشد.
تالاب ارواح
تالاب ارواح یکی از 5 مکان ترسناک ایران است که حتی نام آن دلهره آور و وحشتناک است. مکانی در نزدیکی شهر نوشهر که هرچند هیچ ارواحی در آن مشاهده نشده اما مردم محلی اعتقاد دارند که گذشتگانشان بنا بر دلایل خاصی این نام را برای این منطقه انتخاب کرده اند.
برای دسترسی به این دریاچه در کیلومتر ۱۲ مسیر نور به نوشهر پس از جاده ونوش، باید وارد جاده فرعی روستای چلندر و صلاح الدین کلای سفلی شد و بعد از عبور از روستا به محیط بانی رسید. این جاده فرعی شما را به دریاچه بند ممرز یا همان دریاپه ارواح می رساند!
دریاچه در میان جنگل انبوه پهن برگ در منطقه ملا کلا قرار گرفته است. طول دریاچه حدود ۷۰۰ متر و عرض آن ۳۰۰ متر است. درون دریاچه درختان خشک شده ای قرار دارند که منظره جالبی ایجاد کرده اند.
دره ارواح
این دره که بیشتر با نام دره ستارگان هم شناخته می شود، به زبان محلی «استار کفته» خطاب می شود. بومیان قشم معتقدند این مکان به دلیل سقوط ستاره ای از آسمان ایجاد شده اما علت اصلی تشکیل دره ستاره ها یا استار کفته فرسایش دره ها بر اثر تندبادها و باران های موسمی بوده است.
گردش هوا در دره و تولید صدا باعث شده است که برخی از ورود به دره در هنگام شب خودداری کنند و این مکان را دره ارواح خطاب کنند. در ادامه همین افسانه ها فیلم داستانی «اژدها وارد می شود» اثر مانی حقیقی نیز ساخته شده تا بر جنبه مرموزانه این منطقه بیافزاید.
به منظور رفاه حال بازدیدکنندگان و گردشگران راه دسترسى به دره از بین روستای برکه خلف ترمیم و براى ایجاد امکانات رفاهى و بهداشتى اقداماتى صورت گرفته است.
قلعه جنها
جزیره کیش یکی از زیباترین مناطق گردشگری ایران است، اما در همین جزیره زیبا و در جاده جهان در مسیر رسیدن به کشتی یونانی قبل از آخرین میدان در نزدیکی کشتی، قلعه ای کوچک و مخروبه واقع شده که محلیها آن را قلعه جنی یا قلعه جنها می نامند.
اطلاعات خاصی پیرامون این منطقه وجود ندارد و حتی بسیاری از وجود آن آگاه نیستند. مردم محلی معتقدند اتفاقات ترسناک در این قلعه شب ها رخ می دهد و قطعا اگر قصد داشته باشید شب به این منطقه بروید کسی شما را همراهی نخواهد کرد.
قلعه گردن کلفت
قلعه آدمخوار اردبیل یا بوینی یوغون (گردن کلفت) نیز از دسته همان جاذبه هایی است که موجب تعجب و حیرت ما شده است. قلعه آدم خوار یکی دیگر از دست ساخته های متروک مانده بشر است که محلی برای قصه پردازی های محلیان که حتی آن ها هم انتقال دهنده داستان های سینه به سینه نقل شده اجدادشان هستند، شده است.
بیشتر بخوانید:
می گویند که قرن ها پیش در زمان هایی که نه ما بوده ایم و نه پدرانمان، مردمانی که به روستای کورعباسلو در استان اردبیل می رفته اند، پس از بازدید از قلعه باستانی بوینی یوغون به صورت کاملاً مرموز و اسرارگونه ای ناپدید می شدند.
در بوینی یوغون، نشانه هایی از تمدن ۴۵۰۰ ساله و آثاری پیش از دوران مفرغ، عصر اشکانی و دوران اسلامی وجود دارد. به صورت عمده، مصالح به کار رفته در این قلعه، وسایلی از جنس سنگ و ساروج هستند.
باغ درویش خان
باغ درویش خان یکی از جاذبههای استان کرمان و شهر سیرجان محسوب می شود. این محوطه که قبلاً باغی بوده در دهستان بلورد روستای میاندوآب و ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی سیرجان قرار دارد. این باغ به شکل شش ضلعی نامنظم طراحی شده و متعلق به درویش خان اسفندیارپور بوده است.
درویش خان اسفندیارپور، مردی کر و لال بود که با خانوادهاش در ۴۰ کیلومتری سیرجان از طریق چوپانی و باغداری زندگی میکرد. او پس از اصلاحات ارضی در سال ۱۳۴۰ برای اعتراض بخاطر از دست دادن املاکش، دست از باغداری برداشت تا اینکه همه درختان زمین باقی مانده او (پس از تقسیم اراضی) خشک شدند. او به همه شاخههای درختهای میوه سنگ آویزان کرده بود و از آنها چون میوه حقیقی مراقبت میکرد.
هرچند عدهای دیگر بر این باورند که درویشخان یک شب خواب ساختن این باغ را میبیند و فردای آن روز به هنگام چراندن گوسفندان در بیابان، شهاب سنگی را میبیند که از آسمان به زمین می افتد و آن را به خانه برده و با آن باغش را میسازد.