به گزارش تیتربرتر: در ماه های اخیر، بورس رشد بی سابقه ای داشته است، تا جایی که شاخص کل به مرز ۲ میلیون واحد رسیده است.اما امروز با افت شدید شاخص بورس بسیاری از سرمایه گذاران در این حوزه نگران سقوط بورس در آینده نزدیک هستند.
ایستگاه بورس
روند شتابان بورس در سال جاری موجب طرح یک سناریو از برخی فعالان بازار سرمایه شد:"ورود پول جدید به بورس با تبدیل سپرده های مدت دار به پول ادامه خواهد یافت."
در واقع در این سناریو صاحبان سپرده به مرور با جابجایی نقدینگی خود بورس را به جای بانک برای پارک پول انتخاب می کنند.در تیر ماه بورس از سطح یک میلیون و 300 هزار به بالا از ارتفاع یک میلیون و 900 هزار واحد رسید.در واقع طی یک ماه شاخص بورس حضور در هفت کانال را تجربه کرده است.
اما اتفاقات مرداد نشان می دهد شتاب شاخص کم شده است به گونه ای که در این ماه شاخص هنوز از مرز دو میلیون واحد عبور نکرده است. هر چند باید بدین موضوع توجه کرد عبور از شاخص دو میلیون نیاز به زمان بیشتری دارد اما این ثبات موقت علائم دیگری نیز در بردارد.
اگرچه شاخص زیر مرز یک میلیون و 900 هزار واحد نیز بسته نشده است. اما برخی کارشناسان اعتقاد دارند:"ورود پول به هسته سخت رسیده است."
سرمایه گذاری بورسی
از نگاه برخی تحلیگران بازار حداقل با چهار گروه سرمایه گذار روبرو است: سرمایه گذاران پر ریسک، سرمایه گذاران مهاجر، سرمایه گذاران آماتور و سرمایه گذاران محافظه کار.
سرمایه گذاران پر ریسک: گروه حرفه ای بازار که علاوه بر تحمل ریسک صاحب تحلیل و اطلاعات هستند. این دسته معمولا زودتر از دیگران وارد بازار می شوند.سرمایه گذاران پر ریسک تا زمانی که اعتقاد به روند صعودی بازدهی داشته باشند در بازار می مانند.این گروه بسته به وضعیت بازار حرکت می کنند و معمولا در هر وضعیتی حضور خود را در بازار مورد نظر حفظ می کنند.
سرمایه گذاران مهاجر: این دسته از بازیگران معمولا سریع وارد یک بازار می شوند و به محض تغییر انتظارات به طور کامل از بازار خارج می شوند.
سرمایه گذاران آماتور: این گروه معمولا تعقیب کننده بازارها هستند به همین دلیل به ریسک سرمایه گذاری توجه ندارند.حضور آنان در یک بازار در برهه هایی اتفاق می افتد که شاخص آن بازار در حال رکورد شکنی است.
سرمایه گذاران محافظه کار: این گروه دارای پایین ترین قدرت ریسک در حوزه سرمایه گذاری هستند.به همین دلیل به سختی وارد بازار ها شده و بازدهی ثابت اما مطمئن را بر بازدهی بالا اما پر ریسک و نوسانی را ترجیح می دهند.
برخی تحلیگران این فرضیه را مطرح می کنند که بورس توانسته اکثریت سه لایه اولیه سرمایه گذاران را به خود جذب کند و تنها لایه باقی سرمایه گذاران محافظه کار هستند.
سرمایه گذارانی که به راحتی در بازارها جابجا نمی شوند و با وسواس و احتیاط بالایی سبد سرمایه گذاری خود را انتخاب می کنند.
با این فرضیه برخی تحلیلگران این گزاره را مطرح می کنند که دور موتور ورود پول جدید به بورس کند شده است.در واقع بورس سوخت لازم برای افزایش ارتفاع بیشتر را فعلا در اختیار ندارد. هر چند شکسته شدن سطح دو میلیون احتمالا به طور موقت برخی از سرمایه گذاران محافظه کار را به خود جلب می کند.
وضعیت حیاتی بورس
بر پایه این فرضیه مرز دو میلیون واحد دروازه مقاومتی محکمی برابر شاخص کل است و از آن سو سطح یک میلیون و 900 هزار نیز حمایت قوی برای عقب نشینی شاخص است.
بر این اساس هر کدام از آین آستانه ها بشکند ممکن است شاخص به سطح کنونی بازنگردد.
اگر سیاست گذار پولی انگیزه لازم برای سرمایه گذاران محافظه کار ایجاد کند تا به تداوم داشتن دارایی ریالی ترغیب شوند، شانس صعود شاخص کمرنگ می شود و اگر این انگیزه فراهم نشود ممکن با جابجایی برخی از آنان بورس برای افزایش ارتفاع سوخت لازم را به دست آورد.
مطالب مرتبط: آیا هفته آینده بورس قرمز است؟
دلایل افت شاخص بورس چیست؟
علیرضا مستقل کارشناس بازار سرمایه در خصوص دلایل افت شاخص بورس می گوید:
مقاومت روانی بر سر شاخص 2 میلیونی یکی از دلایل نوسان بازار در هفته اخیر است. از سوی دیگر نیز شاخص برای رشد و پیشرفت احتیاج به استراحت دارد تا توان خود را افزایش دهد. در این مدت قیمت برخی سهام خیلی خوب بالا رفت، مانند سهام پالایشگاهی و خودرو که توان افزایش بیش از این را نداشتند. شاید سهام شرکتهای پالایشی و خودرو به این سرعت وارد روند مثبت نشوند اما بقیه بازار به مرور وارد فاز مثبت میشوند و میتوانند به رشد خود ادامه دهند. ولی ما همچنان مقاومت روانی 2 میلیون را در شاخص کل خواهیم داشت که پیشبینی میکنم هفته آینده یا نهایت دو هفته دیگر این مقاومت شکسته شود. از سوی دیگر شایعات متفاوتی در این مدت شنیده شد که بازار را نوسانی کرد.
مثلا خارج شدن فولادیها از بورس کالا یا تعلیق صندوقهای ETF دولت؛ اینگونه شایعات فضای روانی بازار را دستخوش تغییر کرد و آرامشی را که قبل از این وجود داشت تا حدی به هم زد ولی پیشبینی میشود هفته بعد به نسبت هفته بهتری باشد. علاوه بر این اقدام اخیر دولت برای حوالهای کردن سیستم فروش فولاد و خروج احتمالی آن از بورس کالا تاثیر منفی روی بازار سرمایه خواهد داشت ولی فعلا تا اینجای کار این خبر هم از سوی شرکت فولاد و هم از سوی مقامات تکذیب شده است. این تصمیم اصلا منطقی نیست و به نظر نمیرسد در عمل هم اجرا شود ولی اگر این اتفاق بیفتد اثر منفی بر بازار خواهد داشت.
نوسان بازار ارز
فرهاد رمضان تحلیلگر بازار سرمایه در خصوص وضعیت فعلی بورس می گوید:
عمده علت نوسان بازار در هفته جاری این است که برخی از سهامداران حقوقی به دلیل تقاضایی که برای خرید سهامشان بود سهام بیشتری عرضه کردند اما در مقابل زمانی که عرضهها اینگونه بالا رود، خریداران بیشتر مراعات میکنند و آهنگ خرید کمتر میشود. این اتفاق با هدف تعمیق بازار سرمایه انجام شد ولی قاعدتا باید چارچوبی برای آن تدوین کرد که این روند منطقیتر شود. دلیل بعدی که از آن میتوانیم بهعنوان دلیل فرعی یاد کنیم این است که فصل مجامع شرکتها پایان یافته است. قاعدتا وقتی سال مالی شرکتها سپری میشود، بازار به آرامش و سکون میرسد.
موضوع بعدی این است که بازار بعد از آن رشد هیجانی نیاز به کاهش و ثبات داشت که این هفته شاهد آن بودیم. علاوه بر اینها اصولا قیمت ارز در بازار آزاد با رشد شاخص رابطه مستقیم دارد؛ بنابراین بعد از کاهش هیجانی قیمت ارز و رسیدن به یک ثبات نسبی، بازار سرمایه هم میتواند بر روال منطقی خود حرکت کند. خبر خروج احتمالی فولادیها از بورس کالا نیز بسیار میتواند بر بازار اثر بگذارد. بسیاری از تحلیلها در بازار بر این اساس شکل میگرفت بنابراین اگر این تحلیل از سهامداران گرفته شود، میتواند منجر به کاهش اقبال آنان شود. وقتی کالا را از بورس خارج میکنیم یعنی تحلیل را از سهامداران میگیریم بنابراین بخشی از فعالان به سمت سایر سهام یا شرکتها میروند.
خروج فولاد از بورس کالا
سپهر کشاورز کارشناس بازار سرمایه درمورد افت شاخص بورس اظهار دارد:
شاخص کل با رشد تقریبا مداوم شرکتهای شاخصساز، که عمدتا پالایشگاهی هستند، تا نزدیک 2 میلیون واحد رسیده است. بنابراین برای ثبات شاخص و رشد بیشتر آن به نقدینگی بیشتری نیاز است. رشد نقدینگی هر چه جلوتر رویم در بازار کمتر خواهد شد، مگر اینکه جذابیتهای بیشتری برای سهامداران ایجاد شود تا هم قیمتها حفظ شود و هم انتظارها برای افزایش قیمتها برآورده شود. در کل، رشدی که سهام شرکتها در کوتاهمدت داشتند مسلما به اصلاح نیاز دارد.
درباره اثر احتمال خروج فولادیها از بورس کالا نیز باید این نکته را در نظر گرفت مشکلی که در محصول فولاد وجود دارد این است که خریداران آن، دو بخش هستند؛ یک بخش کسانی هستند که تولیدکنندهاند و باید محصول به آنها برسند اما بخش دیگر کسانی هستند که با توجه به پیشبینیهایی که افزایش قیمت دلار دارند اقدام به خرید فولاد میکنند بنابراین یک بینظمی ایجاد میشود. در اینجا وقتی دولت میگوید میخواهد فولاد را حوالهای کند شاید میخواهد آن را به دست مصرفکننده واقعی برساند. بنابراین در حجم فروش فولاد تغییری ایجاد نمیشود، آنچه تولید میشود به قصد فروش است و فقط جلوی سفتهبازی گرفته میشود.
گردآورنده:مهرداد شفیعی