به گزارش تیتربرتر؛ هشت ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری مانده اصلاحطلبان هنوز درباره نحوه ورود به انتخابات هیچ تصمیمی نگرفتهاند و جز اظهارنظرات شخصی در این باره چیزی مشاهده نمیشود.
پس از انتخابات اسفند ماه ۹۸ و دلسردی مردم از صندوقهای رای اصلاحطلبان که کرسیهای بهارستان را به رقبای اصولگرای خود واگذار کردند به سکوت فرو رفتند. استعفای عارف و موسوی لاری از شعسا نیز موجب شد تا این نهاد که پیش از این نمود عینی فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان بود این روزها به حاشیه برود.
روز هشتم مهرماه محمدرضا عارف پس از چندین ماه، سکوتش را شکست. آنچه میتواند با توجه به احتمال بالای کاندیداتوری او در ۱۴۰۰ آغازی جدی برای مسیر انتخاباتی او باشد.
عارف سعی کرده است تا در ویدئویی که به مناسبت روز خبرنگار ضبط و تازه منتشر شده است، به نقدهایی که نسبت به عملکرد او و فراکسیون امید در مجلس دهم وجود دارد پاسخ دهد. عارف در این ویدئو گفته است: "من رسالت خود را به قدرت رسیدن شخص خود نمیدانم بلکه رسالت خود را حرکت در قالب سازمان، نظام و سیستم میدانم و بابت آن هزینه هم دادهام که همین توهینهایی است که به من میشود."
وی ادامه داده است: "من میتوانستم از جایگاه خود به عنوان رای اول تهران بهترین استفاده را کرده و اقدامات خوب فراکسیون امید را به نام خودم تمام کنم. از هر کدام از اعضای فراکسیون اگر میخواستم وقت خود را در مجلس به من بدهند، دریغ نمیکردند، اما این کار اخلاقی نبود و مبنای کار من اخلاق است و نمیخواهم از جایگاه خود سوءاستفاده کنم."
اظهارات او در حالی است که نقدهای زیادی به فراکسیون امید در مجلس دهم و عملکرد عارف صورت گرفته است. حتی برخی چهرههای اصلاحطلب بر این نظر هستند که عملکرد منفعل و سکوت ۴ ساله محمدرضا عارف در فراکسیون امید و شورای سیاستگذاری باعث شده تا اصلاحطلبان مجلس عملکرد مطلوب و چشمگیری نداشته باشند.
همچنین برخی منابع استعفای عارف از ریاست شورای عالی را نیز در همین راستا ارزیابی کردند. اما در تمام این مدت، عارف سکوت کرده و نسبت به اظهارات مختلفی که در خصوص وی و عملکردش در فراکسیون امید و شورای عالی سیاستگذاری مطرح شده واکنشی نشان نداده بود.
اما حالا درست چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، عارف سکوتش را شکسته است. او که با تمام انتقادات وارده بر عملکردش همچنان به عنوان یکی از گزینههای احتمالی اصلاحطلبان در انتخابات 1400 به شمار میرود.
گمانه ها درباره حضور عارف در انتخابات 1400
مدتی پیش بود که فرید مدرسی فعال رسانهای از آغاز فعالیت انتخاباتی عارف خبر داد و نوشت که محمدرضا تاجیک رئیس کمپین انتخاباتی او است. همچنین پیش از آن، علی صوفی از نزدیکان عارف در گفتگویی با خبرآنلاین در این باره گفته بود: "آقای عارف تصمیم جدی برای حضور در عرصه انتخابات سال ۱۴۰۰ دارند و شواهد نشان میدهد که برای این کار عزم جدی نیز دارند. "
محمدعلی ابطحی یکی دیگر از چهرههای اصلاح طلب نیز در گفتگو با نامهنیوز رسما از حضور قطعی عارف در انتخابات ۱۴۰۰ خبر داده بود: «آقای عارف قطعا یکی از کاندیداهایی هستند که خود را آماده ریاست جمهوری میکنند، اما کسان دیگری هم ممکن است در همین صدد باشند. در سیاست نیز طبیعتا اول باید افراد خودشان تلاشهایی کنند و بعد بر اساس نظرسنجیهای غیررسمی بتوان تصمیم گرفت که فرد مورد حمایت است یا خیر. من شک ندارم که آقای عارف خود را یکی از کاندیدهای ۱۴۰۰ میداند، اما اینکه او به عنوان یک کاندیدای اجماعی پذیرفته میشود یا نه به عواملی مختلفی بستگی دارد....»
گرچه چند روز پیش علیرضا خامسیان مشاور و مسئول رسانهای عارف در گفتگو با تسنیم، هرگونه فعالیت انتخاباتی وی برای ۱۴۰۰ را رد کرد، اما بار دیگر علی صوفی در گفتگو با تسنیم، از عارف و اسحاق جهانگیری بهعنوان گزینههای بالقوه اصلاحطلبان برای ۱۴۰۰ نام برد؛ بنابراین به نظر میرسد عارف که مدتی پیش استعفایش از ریاست شورای عالی سیاستگذاری خبرساز شده بود همچنان یکی از گزینههای جدی اصلاحطلبان برای انتخابات ۱۴۰۰ باشد.
حتی به گفته صوفی، عارف به دلیل انتخابات ۱۴۰۰ از ریاست شورای عالی استعفا کرده است؛ ادعایی که تاکنون از سوی عارف با سکوت پاسخ داده شده است و حتی در ویدئوی اخیر در این باره سخنی نگفته است. آنچه مشخص است این است که احتمال حضور عارف در انتخابات ۱۴۰۰ بالاست. گویا او با آگاهی از تمام انتقادات موجود به مسیر سختی که در پیش دارد اندیشیده و از این رو لب به سخن گشوده است؛ شاید که بتواند شکاف میان خود با بدنه اجتماعی را ترمیم کند.
مطالب مرتبط:
ولی تنها مانع او قهر بدنه اجتماعی نیست بلکه در میان هم مسلکهایش به ویژه از سوی اعضای حزب کارگزاران مخالفان و منتقدان جدی دارد. چنانچه غلامحسین کرباسچی در گفتگویی اظهار کرده است: «اینکه آقای دکتر عارف یک وقتی نامزد ریاستجمهوری شدند و اصلاحطلبان به هر دلیلی دنبال آقای روحانی رفتند نباید باعث این شود که بخواهیم جبران کرده و بگوییم که او حتما رئیس شورای عالی باشد. آقای عارف اگر میتوانند در شورای عالی اصلاحات، فراکسیون امید یا هرجایی نقش برجسته ایفا کنند باید از او حمایت کنیم، اما اگر در عمل دیدیم که شخصیت اجرایی با توانایی برقرار کردن یک سازوکار فعال را ندارد؛ باید تعارف را کنار بگذاریم. کار سیاسی که رودربایستی ندارد». همچنین محمد قوچانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران از عارف با عنوان «تندیس سکوت» یاد کرده است.
با این حال، چندی پیش علی صوفی گفته بود: «کارگزاران که خود را عملگرا میداند، همچنان از روال سال ۹۲ تاکنون حمایت میکند و هنوز سیاست ائتلافی را درست میداند و چنین باوری در این حزب وجود دارد که میشود بازهم از یک نامزد غیراصلاحطلب حمایت کرد... در واقع آنها بدشان نمیآید که از یک نیروی کاملا اصولگرا به نام لاریجانی حمایت کنند، اما آنها عملگرا هستند و اگر ببینند اجماع اصلاحطلبان بر آقای عارف است و احتمال رأیآوری عارف هم بالاست، حتما از لاریجانی به سمت عارف میآیند و با تعیین شروطی از او حمایت میکنند.»
به نظر میرسد عارف که در انتخابات مجلس یازدهم حاضر نشد و حتی پس از پایان انتخابات فرایند از ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان استعفا داد، از اول نگاهش به انتخابات ۱۴۰۰ بوده است، به ویژه که خوب میداند احتمال تایید صلاحیت او نسبت به چهرههای دیگر اصلاحطلب بیشتر است و از سویی نیز احتمال حمایت اصلاحطلبان از او زیاد است چرا که آنان استراتژی خود را انتخاب نامزدی اصلاحطلب و نه اجارهای اعلام کردند؛ بنابراین ویدئوی اخیر عارف میتواند نشان از عزم جدی او برای حضور در انتخابات باشد. ویدئویی که درست بر آنچه دست گذاشته که محور انتقادات و روی گرداندن بدنه رای از او و اصلاحطلبان است.
عارف در این ویدئو گفته که راهبرد آنها در فراکسیون امید به نتیجه رسیدن مسائل بود. این که در مسائل حساس و مسائل سیاسی و امنیتی، اگر امضای اول و دوم متعلق به فراکسیون امید بود، امضای سوم برای اصولگرایان باشد، چون به قول خودش دنبال نتیجه بودهاند.
حالا باید دید او و اصلاحطلبان این بار در زمین انتخابات چگونه در پی نتیجه برخواهند آمد و آیا این بار هم برای حصول نتیجه به امضای سومی از طیفی از اصولگرایان میاندیشند یا چنانچه اعلام کردهاند قصدی برای ائتلاف ندارند؛ آنچه گذر زمان آن را مشخص خواهد کرد. هنوز باید صبر کرد.
برنامه اصلاح طلبان برای انتخابات آینده
در چنین فضایی موسوی خوئینیها از چهرههای مطرح اصلاحات پیامی داد و اصلاحطلبان را دعوت به مشارکت در انتخابات کرد. حال باید دید موتور انتخاباتی اصلاحات پس از این روشن خواهد شد یا خیر؟
علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب و دبیر کل حزب پیشرو اصلاحات در این باره به فرارو گفت: قطعا مشی اصلاحطلبان کناره گیری از انتخابات نیست و شرکت در انتخابات از ضروریات اصلاحطلبی است. انتخابات بهترین وسیله و موقعیت برای حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان است. اصلاحطلبان معتقد هستند هر گونه تغییری را از کانال صندوقهای رای میتوان ایجاد کرد. تاکنون نیز با هر گونه تنگنایی که برای اصلاحطلبان ایجاد کردند و میکنند اصلاحطلبان پای این خط مشی خود محکم ایستادند.
وی افزود: تابه حال انتخاباتی نبوده که برای اصلاحطلبان مانع تراشی نشود به ویژه از انتخابات مجلس چهارم که نظارت استصوابی باب شد و نامزدهای شاخص جناح چپ که الان اصلاحطلب هستند حذف شدند و انتخابات از حالت رقابتی خارج شد. حاصل آن مجلسی یکدست بوده، اما اصلاحطلبان از مجلس پنجم راهی پیدا کردند. حاکمیت هم به مشارکت مردم بها میداد و به خاطر همین اشتراک وجهی که بین اصلاحطلبان و حاکمیت وجود داشت مفری ایجاد شد که این تنگناها را رفع کنند و مجالی برای جریان چپ به وجود بیاورند. در انتخابات مجلس پنجم اصلاحطلبان توانستند به مجلس پنجم وارد شوند و اقلیتی قوی را شکل بدهند. در سال ۷۶ با توجه به اینکه رقیب تصور میکرد پیروز میدان است و آقای خاتمی را رقیب خود نمیدانستند آقای خاتمی آمد جریان چپ به جد وارد میدان شد و با اینکه تصوری از پیروزی نداشت ورود در انتخابات را فریضهای برای خود دید و مردم هم استقبال کردند.
این فعال سیاسی اظهار کرد: در انتخابات هر از گاهی فشار سنگین میشد آخرین هم انتخابات مجلس یازدهم بود. اما اینگونه برای حاکمیت قابل ادامه نیست. اگر حاکمیت بخواهد یک قشر عظیمی از مردم در انتخابات نباشند و به آرای حداقلی بسنده کند به مشکل بر میخورد. چنانچه میبینیم خود آقای روحانی که برآمده از جریان سیاسی وزین و سنگین در جامعه بود در دروه اول سعی کرد متناسب با این جریان کابینهاش را تشکیل بدهد و حرکت کند موفق بود، اما در دوره دوم از این روندی که در دوره اول داشت فاصله گرفت و بر جریانهای ضعیف متکی کرد و کابینهای سبک وزن بر مبنای این جریانها انتخاب کرد و موفق نشد. اینها تجربه است.
او افزود: الان حاکمیت چه نهادهای انتخابی و چه انتصابی باید با اکثریت جامعه وخواست و گرایش اکثریت آن منطبق باشند تا بتواند موفق باشد. در غیر این صورت میتواند حکومت کند، ولی این حکومت مورد استقبال مردم قرار نمیگیرد. اصلاحطلبان این را میدانند، چون مشی اصلاح طلبی دارند. اصلاحطلبی در چارچوب قانون اساسی است و رکن مهم قانون اساسی مردم هستند و مردم از طریق انتخابات اعمال حاکمیت میکنند. اصلاحطلبان برآمده از این مردم هستند و راهی غیر از حضور فعال در انتخابات ندارند؛ بنابراین اصلاحطلبان قطعا در انتخابات آینده شرکت خواهند کرد و سعی خواهند کرد نامزدهای خود را مطرح کنند اگر مانع ایجاد شد دیگر از عهده اصلاحطلبان خارج است و هزینهاش را باید مانعتراشان بدهند.
صوفی تأکید کرد: تحرکات انتخاباتی درون اصلاحات دیده میشود. هم یک عده از اصلاحطلبان به عنوان نامزد تحرکاتی دارند و هم اینکه نهادها و جبهههای اصلاحطلبی مثل شورای هماهنگی جبهه اصلاحات کاملا فعال هستند و برای انتخابات در حال برنامهریزی هستند. شورای عالی سیاستگذاری نیز از رسمیت نیفتاده و احتمالا با همین شکل یا شکل دیگری مجدد فعال شود. توصیه بزرگان اصلاحات هم از جمله آخریاش آقای موسوی خوئینیها بر شرکت فعال در انتخابات است.
موسوی خوئینیها جانشین عارف می شود؟
دبیر کل حزب پیشرو اصلاحات با اشاره به تاثیرگذاری نامه موسوی خوئینیها بر فعالیت انتخاباتی اصلاحطلبان گفت: این نامه میتواند مبنای یک تغییرو تحول جدید در اصلاحطلبان باشد. برخی چهرههای اصلاحطلب بنا به دلایلی در گذشته در حاشیه بودند وقتی به متن میآیند نشان از یک حرکت جدید و تحول است. این تحول را میبینیم و فکر میکنیم که منشا اثر باشد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ورود موسوی خوئینیها به معنای جایگزینی او به جای خاتمی و برجسته شدن جناح چپ سنتی در جبهه اصلاحات است، بیان کرد: آقای خاتمی مسئولیت تشکیلاتی ندارد که کسی جایگزینش شود. آقای خاتمی بین مردم کاریزما دارد و کارش این است که در مقاطع حساس پیامی را به مردم بدهد و مردم، چون قبولش دارند به پیامش توجه و عمل میکنند. نمیشود آقای موسوی خوئینیها را با آقای خاتمی مقایسه کرد این بحثش جداست.
او همچنین افزود: حتی در داخل اصلاحطلبان هم این اشتباه صورت میگیرد. در حالی که آقای خاتمی رهبر تشکیلاتی نیست و به اصطلاح منتخب تشکیلات سیاسی هم نیست. یعنی به این معنا که ایشان کاندیدا شده باشد و در جمعی رقابت کرده و پیروز شده باشد نیست. ایشان ادعای رهبری هم ندارد که اگر کسی ادعایی دراین باره بکند به آقای خاتمی بربخورد. هر کسی آن کاریزما و محبوبیت را داشته باشد میتواند رهبری اصلاحات را در دست بگیرد، ولی چنین شخصیتی در حال حاضر وجود ندارد و جایگاه آقای خاتمی همچنان محفوظ است، اما در کنار آقای خاتمی دیگرانی بودند که کار تشکیلاتی میکردند اینها میتوانند جایگزین شوند.
این اصلاحطلب تصریح کرد: از نظر تشکیلاتی در شورای عالی سیاستگذاری خلایی داریم. آقای عارف استعفا داده و آقای موسوی خوئینیها هم وارد صحنه شده است ایشان میتواند جای آقای عارف را بگیرد. این تحرکات نشانه این است که با رفتن یک یا چند نفر از اصلاحطلبان، کار اصلاحطلبان معطل نخواهد ماند. هر چه چهرههای جدید از اصلاحطلبان را در صحنه سیاسی ببینیم که علاقهمند به کار تشکیلاتی باشند میتوان برایشان نقش و جایگاه تشکیلاتی تعریف کرد.
صوفی همچنین خاطرنشان کرد: نامه موسوی خوئینیها بر تغییر فضای انتخاباتی در جبهه اصلاحات تاثیرگذار است. این نامه نشان از عزم مجموعه اصلاحطلبان دارد. آقای موسوی خویئنیها دبیر کل مجمع روحانیون مبارز است و هم شخصیتی مبارز و انقلابی و اصلاحطلب است که در حاشیه بوده و آمدنش به میدان این پیام را دارد که عزم اصلاحطلبان برای مشارکت در انتخابت ۱۴۰۰ جدی است.
او افزود: هنوز هیچ جلسه رسمی تحت عنوان شورای عالی و هیئت رئیسه شورای عالی سیاستگذاری تشکیل نشده است. شورای هماهنگی اصلاحات متشکل از احزاب اصلاحات و شورای عالی جز احزاب از شخصیتهای حقیقی تشکیل شده است. در حال حاضر شورای هماهنگی فعال است. چون قسمت عمده شورای عالی سیاستگذاری احزاب بودند و با شعسا تعطیل نشدند جلسات خود را داشته و دارند. شورای عالی سیاستگذاری هم رسمیت دارد، ولی جلساتش تشکیل نمیشود، ولی شورای هماهنگی جلساتش تشکیل میشود و مباحث انتخاباتی در آن مطرح میشود.
گردآورنده: الهام خلیلی خو
آنچه دیگران می خوانند؛