به گزارش تیتربرتر؛ سریال آقازاده در حال افشای نمونه ای از یک جریان فاسد است که بر جان و مایه این کشور چنگ انداخته. قرار است ما در سریال به پیچیدگیهای گروهی پی ببریم که جنس کلاهبرداری شان از بیت المال با آن کلاهبرداری میدان شوش که ضبط صوت دست دوم را جای نو به ما میاندازد، فرق دارد.
قسمت هفدهم سریال آقازاده روز جمعه 25 مهر ماه در شبکه خانگی، نمایش داده شد و این سریال به نوعی به دنبال به تصویر کشیدن دو گانه "آقازاده خوب" و "آقازاده بد" است و هر قسمت آن حاشیهای تازه ای را خلق می کند.
سریال آقازاده جدیدترین سریال حامد عنقا است که برای شبکه نمایش خانگی ساخته شده است و اثر قبلی او برای شبکه نمایش خانگی سریال قلب یخی بود.
آنچه در قسمت شانزدهم سریال آقازاده گذشت
در قسمت قبل دیدیم که راضیه همچنان در زندان است و هم زمان با افزایش فشارها بر او داخل زندان، چکهای جدیدی نیز از او ضمیمهی پرونده اش میشود و بدین ترتیب قرار وثیقهی آزادی او نیز سنگینتر میشود. حامد و پدرش نیز از طرفی دیگر به دنبال فراهم کردن مبلغ مورد نیاز برای وثیقه هستند.
نیما، اما افکار عجیب و پیچیدهای در سر دارد. او وثیقهی هنگفت لازم برای آزادی دختر یکی از سیاست مداران به نام که به دلیل پروندهای مالی در زندان است را فراهم میکند و او را آزاد میکند. کاری که هم به مذاق پدرش خوش نمیآید و هم برای آیندهی پروندهی خودش نیز میتواند عواقب سنگینی به دنبال داشته باشد. حامد و همکارانش نیز به دنبال ارتباط این دو پرونده با هم میروند.
راضیه بعد از آزادی از زندان مستقیم به خانهی نیما میرود. جایی که نیما سعی میکند او را تحقیر کند و به راه خودش برگرداند، اما راضیه با صلابتی بیشتر از قبل در مقابل او میایستد.
نقد قسمت هفدهم سریال آقازاده
قسمت هفدهم سریال آقازاده جمعه ۲۵ مهر ماه ۱۳۹۹ وارد شبکهی نمایش خانگی شد.
در این قسمت اوضاعی که در خانهی خانوادهی تهرانی میرفت تا کمی رو به آسایش گیرد با ضربهی سهمگینی دیگر به هم میریزد. راضیه که بعد از آزادی اش از بازداشت مستقیم به خانهی نیما رفته بود آتش خشم او را بیشتر از قبل شعله ور کرد و حالا نیما کاری را کرده است که هیچ کس انتظارش را نداشت.
عکسها و فیلمهای راضیه با عنوان عروس خانوادهی حاج رضا تهرانی در شهر دست به دست میشود و آبروی چندین سالهی آنها را یک شبه به باد میدهد. شبکهها و سایتهای خارج از کشور این خبر و اتفاق را کاملا پوشش میدهند و خبر مثل ویروس میان مردم پخش میشود.
مادر حامد بیشتر از هر کسی از این اتفاق به هم میریزد. او خود را مسبب باز شدن پای راضیه با خانه شان میداند و نمیتواند خود و او را ببخشد. اما حامد و پدرش با این اتفاق مصممتر از قبل شده اند و دیگر نمیخواهند در مقابل تند رویهای نیما و پدرش کوتاه بیایند.
مطالب مرتبط:
حاج رضا که تا کنون از بیرون و در کنار ماجرا را رصد میکرد حالا با به میان آمدن پای آبرو و ناموس خودش وارد مهلکه میشود و از پسرش نیز میخواهد که در مقابل چنین اهانت و هتاکیای سر خم نکند. حالا دیگر دعوا برای خانوادهی تهرانی نه تنها شخصی و خانوادگی بلکه عقیدتی و اعتقادی نیز هست.
نیما با این کار هیچ حامیای را در کنار خودش باقی نمیگذارد. حتی حاج حسن سر این موضوع و وقتی پای ناموس یکی از معتمدین و بزرگان کشور در میان باشد مسامحهای نمیکند و پشت و پای نیما نمیماند. حاج حسن به گوش بهرامی میرساند که با اوضاع پیش آمده و وضعیتی که پروندهی نیما دارد بهتر است هر چه زودتر کشور را ترک کند.
دکتر بحری نیز وقتی عکسهای پخش شده را میبیند، از کارهای نیما و از افسار گسیختگی او به شدت خشمگین میشود و بیشتر از هر وقت دیگری خودش را در خطر میبیند. او دیگر هیچ قدرتی برای متوقف کردن نیما ندارد و حتی دیگر نمیتواند کمی از سرعت او کم کند.
در این باره فرارو نوشت: با بالا گرفتن تب تقابل سیاسی در آقازاده به مرور حال و هوایی عاطفی نیز به داستان تزریق میشود. ماجرایی که پیشتر دربارهی کینهی نیما از خانوادهی تهرانی حس میشد کم کم باز میشود و به جز آن شبههی این که نیما اصلا پسر امیر بحری نباشد نیز در این قسمت بیشتر به یقین نزدک میشود.
حال در قسمتهای پیش رو باید منتظر ماند تا ماجرای تقابل دو خانواده بحری و تهرانی و دو آقازاده به کجا ختم میشود و گرههای داستان به شکل و ترتیبی گشوده میشوند...
بالا گرفتن دعوا بین دو آقازاده
آقازاده همچنان دولتیها و سیاسیون را افرادی مانده در تربیت فرزندان و غرق در فساد و ثروت اندوزی تصویر میکند و در مقابل اقلیتی همچون حاج رضا و خانواده اش را قرار میدهد که به قدرت دل بستگیای نداشته و ندارند و از گوشه و کنار پیگیر مسائل مملکت هستند.
اما این دو گانه به نظر میرسد که در قسمتهای آینده صف آرایی جدیتر را در مقابل هم کنند و کشمکش دو آقازاده به شکلی جدیتر به چالش و کشمکش دو دیدگاه، دو جریان و دو طرز فکر تبدیل شود. جریان سود جویان رانت خوار و مومنان میهن دوست.
فارغ از این که چنین دوگانهای در جامعه و در واقع وجود دارد یا خیر این دو جریان باید بتوانند خودشان را در مسیر درام جای بیندازند و قابل باور و پذیرش باشند. مقولهای که بعد از گذشت هفدهم قسمت هنوز هم در رابطه با حامد و بیشتر از او خانواده اش رخ نداده است. تصویر آرمانی طراح سریال از خانوادهی مورد قبولش تصویری غیر طبیعی و باور ناپذیر و است که باز هم بر خلاف میل طراح به هیچ عنوان سمپاتی بر انگیز نیز از آب در نیامده است.
به هر روی شاید با بالا گرفتن دعوای دو آقازاده و بیشتر درگیر شدن خانواده هایشان کشش داستان بیشتر از قبل شود و با فعال و کنشمند شدن خانوادهی حاج آقا تهرانی کاراکترهای آنها نیز قابل قبولتر از قبل شوند.
اما در کنار همه تقابل های سیاسی بین این دو خانواده متفاوت اما از جنش آقازاده؛ بحث ناموسی و حیثیتی نیز به شدت داغ شده است و حالا بین ناموس و سیاست یک کنش و واکنشی وجود دارد که باید دید کدام آقازاده کوتاه خواهد آمد؟
خلاصه داستان آقازاده
سریال «آقازاده» در ژانر درام اجتماعی و سیاسی داستان یک آقازاده به نام نیما بحری (امیر آقایی) است که تخلفات اقتصادی مرتکب شده و یک مأمور به نام حامد تهرانی (سینا مهراد) که او هم یک آقازاده است، البته با خصوصیاتی کاملاً مخالف تلاش میکند تا دست نیما را رو کند.
اسامی بازیگران سریال آقازاده
امین تارخ، امیر آقایی، مهدی سلطانی، ثریا قاسمی، لعیا زنگنه، سینا مهراد، دیبا زاهدی، مهدی کوشکی، سامیه لک، مسعود فروتن، کاوه خداشناس، سعید داخ، روزبه معینی، امین حیایی، کامبیز دیرباز، نیکی کریمی، جمشید هاشم پور و محمدحسین لطیفی، با معرفی پردیس پورعابدینی بازیگران این سریال را تشکیل میدهند.
بازیگرانی که هر کدام تجربهی حضور متفاوتی را در فیلمها و سریالهای مختلف و حتی در کنار گروه سازندهی همین سریال تجربه کرده اند و کنار هم قرار گرفتنشان در این سریال از عوامل چشم گیر آن است.
بر این اساس از بازیگران مطرح این سریال می توان به مهدی سلطانی و امین تارخ اشاره کرد که در نقش پدرهای داستان این سریال قرار گرفتند و در قصه سریال آقازاده روبروی هم قرار دارند.
گردآورنده: الهام خلیلی خو
آنچه دیگران می خوانند: