به گزارش تیتربرتر؛ بررسی دقیق اوضاع نشان میدهد سرمایههای سرگردانی که پیشتر میتوانستند با ورود به بورس حداقل نقشی مثبت در مولد کردن و تامین مالی بنگاههای اقتصادی داشته باشند، حالا به پناهگاه پرریسکتر رمزارزها وارد شدهاند. بازاری که البته نقش آن در اقتصاد چندان روشن نیست.
در صورت به تعویق افتادن احیای بورس ، اما شاید برای همیشه شاهد رخت بربستن اعتماد از بازار سهام و پناهندگی سرمایهها به بازارهایی باشیم که نهتنها از ریسک بالایی برخوردارند، بلکه نقش آنها نیز در اقتصاد کشور چندان روشن نیست.
خروج سرمایه از بورس به بازار رمزارزها
خروج سرمایه از بورس چند وقتی است که با مهاجرت آن به سمت بازار رمزارزها همسو شده است. این بازار غیرمولد در حالی مورد اقبال سرمایهگذاران قرار گرفته که در شرایط ابهام بازارها در داخل کشور و تغییرات پیدرپی در قوانین، بسیاری از مردم عادی سعی در آن دارند تا از درد خودی به درمان غریبه پناه ببرند و با ورود به بازار بسیار پر ریسک ارزهای دیجیتال راه خود را برای بهرهمندی از فرصتهای سودآوری در این بازار هموار کنند.
این در حالی است که در مواجهه با چنین شرایطی بهنظر نمیرسد متولیان بازار سرمایه راهحلی فوری برای بهبود اوضاع بازار در اختیار داشته باشند و رویه تصمیمگیری کمافیالسابق در چارچوب انفعال نسبت به تغییرات پیرامونی در جریان است.
بررسی روند انتقادات و ایراداتی که در ماههای گذشته بهنحوه مدیریت بازار سرمایه و نقد جریان تصمیمگیر در این بازار شده حکایت از آن دارد که در شرایط کنونی محدودیتها و مقررات به اجرا درآمده در این بخش از اقتصاد نهتنها به ساختار و مسیر پیشروی آن آسیب میزند، بلکه با تخریب اعتمادعمومی نسبت به غیرتورمیترین بازار کشور زمینه اتفاقات ناخوشایند دیگری را برای ایران فراهم کرده است که از مهمترین آنها میتوان به انداختن سپر تورمی ایران در مقابل ساختار تورمزای اقتصاد آن اشاره کرد.
مطالب مرتبط:
تبعات داغشدن جریان معاملات رمزارزها برای کشور
جمیع این شرایط باعثشده که اقتصاد ایران این روزها در شرایطی نامبارک قرار بگیرد. یافتههای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که همسو با داغشدن جریان معاملات رمزارزها یا همان کریپتوکرنسیها در تمامی کشورهای جهان، نامساعد بودن اوضاع در بازارهای داخلی و ابهام در چشمانداز اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۰ سبب شده تا بهرغم همه سختیهایی که در معاملات این ارزها وجود دارد، توجه فعالان داخلی به سمت آنسوی مرزها جلب شود.
این در حالی است که خروج سرمایه از هر بازاری به سمت این بازارها اولا به مثابه خروج سرمایه از داخل کشور به خارج است و ثانیا ارزبری این فعالیت اقتصادی به گونهای است که میتواند مانعی جدی بر سر راه فعالان اقتصادی ایجاد کند. در شرایطی که همه در تلاش هستند تا با داخلیسازی کالاهای دیگر و استفاده از مزیتهای واقعی و دستوری ایجادشده از خروج سرمایه جلوگیری کنند، مشخص نیست که داغشدن تب رمزارزها در ماههای پیشرو چه تبعاتی برای کشور خواهد داشت.
با این حال نکتهای که روشن است، سرخوردگی بخش ریسکپذیر فعال بازارهای سرمایهپذیر در ایران است که حالا راهی متفارت از آنچه که در سال قبل پیشرو داشتند طی میکنند. البته آنچه که حائز اهمیت است توجه به این نکته خواهد بود که هدف از پیش کشیدن این بحث سلب مسوولیت از سرمایهگذار خرد نیست، بلکه تحلیل این وضعیت از دریچه مسوولیت سازمانی و قانونی نهاد ناظر است.
اینطور که به نظر میآید اگر غائله بازار سرمایه پیش از رسیدن به وضع فعلی با اندکی تدبیر و پایان دادن به دور باطل مداخلات کارشناسی نشده و دستوری حل و فصل میشد، در حال حاضر شاهد صفوف فروش سنگین و داغ شدن جریان معاملات در رمز ارزها نبودیم.
اینطور که مشخص است امروزه فعالان بازار سرمایه از درد خودی به درمان غریبه پناه بردهاند. در شرایطی که مدتها است بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه نسبت به خروج نقدینگی به مقصد رمزارزها هشدار میدهند حالا داغ شدن فضای مجازی و افزایش تمایل به معاملات این داراییها نشان میدهد که تضعیف بازار سرمایه به تقویت ارزبری از سوی فعالان خرد بازار سرمایه منجر میشود.
حال باید صبر کرد و دید که مقام ناظر بازار سهام به عنوان مهمترین سیاستگذار این بخش از اقتصاد کشور تدبیری درخور برای برون رفت از شرایط فعلی به کار خواهد بست یا همچون گذشته بنا دارد با انفعال در مقابل تغییرات پیدرپی شرایط وضع را از اینی که هست هم پیچیدهتر کند؟ باید صبر کرد و دیده که تند باد حوادث کشتی سرگردان بازار سرمایه را به کدامسو خواهد برد.
دلیل عدم موفقیت بورس در حمایت از صنایع داخلی
با این حال تجربه بورس توانست بهخوبی نشان دهد که بازار سرمایه اگرچه آنچنان که باید در حمایت از صنایع داخلی موفق عمل نکرد و حداقل در شرایط فعلی ساز و کار مناسبی برای تقویت تولید داخل ندارد، با این حال توانسته ضمن کمک به تامین کسری بودجه دولت تا حد مطلوبی نقدینگی موجود در جامعه را به سمت خود جلب کند.
بهعبارتی بهتر اگر بخواهیم تصویری دقیقتر از بورس ۹۹ داشته باشیم باید بگوییم که در تمامی ۶ ماه نخست این سال در شرایطی دائما از هدایت نقدینگی به بخش تولید سخن گفته شد که بزرگترین خدمت به تولید از سوی این بازار از جانب مهار تورم در سایر بخشها روی داد. این بازار با قفلکردن نقدینگی در خود عملا جلوی تورم در سایر بازارها را گرفت و از افزایش چسبنده قیمت در بازارهایی نظیر مسکن و... جلوگیری کرد.
اینطور که بهنظر میرسد در حالحاضر، اما تجربه سوء مدیریتهای پیدرپی در طول ۸ ماه گذشته، نهتنها از اعتماد عمومی نسبت به این بازار به شدت کاسته است بلکه با فرار سرمایه در شرایط فعلی زمینه خروج ارز از کشور را نیز فراهم کرده است.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: الهام خلیلی خو