تیتربرتر: بیتلز آهنگ "All you need is love" را خواند. اگر شکم شما پر از پروانه است و نگاهتان صورتی است، در واقع این احساس را دارید که فقط می توانید روی هوا و عشق زندگی کنید. البته این درست نیست سریال های عاشقانه هم می گیرد.
در نتفلیکس، عشق و احساسات بسیار مهم هستند. هنگام مرور پیشنهادات غول استریمینگ، با بیش از 100 سریال روبرو می شوید که در آنها احساسات سوار بر ترن هوایی می شوند و عشق مهمترین دلیلی است که ما اصلاً در دنیا هستیم. سریال هایی که در آن بیشترین حسرت عشق، موتور وجود ماست.
مهم نیست که موانع چقدر بزرگ هستند، راه های اشتباه را می توان در هم آمیخت، درد دل می تواند بسیار بی رحمانه باشد: برای عشق، ارزش آن را دارد که چراغ را روشن بگذاری، هرچند برای تو خیلی روشن است.
10. امیلی در پاریس (از سال 2020)
امیلی (لیلی کالینز) یک مدیر بازاریابی جوان جاه طلب از شیکاگو است. هنگامی که شرکت او یک آژانس بازاریابی فرانسوی برای برندهای لوکس را خریداری می کند، ناگهان به او شغل رویایی خود در پاریس پیشنهاد می شود: او باید استراتژی رسانه های اجتماعی آژانس را به طور کامل اصلاح کند. زندگی جدید امیلی در پاریس پر از ماجراهای هیجانانگیز و چالشهای غافلگیرکننده است، در حالی که او مشغول متقاعد کردن همکارانش در مورد مهارتهایش، یافتن دوستان جدید و مانور دادن در مسیر خود در میان انواع فرارهای عاشقانه است.
«امیلی در پاریس» هضم آسان و خوش رفتار و در عین حال سرگرمی جذابی است. روان و با کلیشه های متعدد، اما سریال موفق می شود دل بینندگان را به دست آورد و گرم کند. به درد نمی خورد و این اشکالی ندارد!
9. چگونه با مادرت آشنا شدم (2005-2014)
بین انبوه ایدههای خلاقانه بصری و دراماتورژیک، همه جهشها در زمان، همه گیجهای دویدن و گفتههای ماچوی باستانی زنساز بارنی استینسون (نیل پاتریک هریس)، به راحتی میتوان فراموش کرد که کمدی در واقع بر اساس یک فرضیه بسیار رمانتیک: تد ماسبی رمانتیک ناامید (جاش رادنور) به دو فرزند نوجوان خود در آینده می گوید که چگونه با مادرشان آشنا شده است. او هیچ جزئیات، هیچ تاریخ اشتباه، عشق ناخوشایند و هیچ رازی را کنار نمی گذارد.
در جستجوی زن رویایی خود، تد به طور فعال توسط دوستان عجیب و غریب اما دوست داشتنی خود (آلیسون هانیگان، جیسون سیگل، کوبی اسمالدرز) حمایت می شود. فقط اینکه خودشان دردسرهای ران کوبنده، اما همیشه لمس کننده و اصیل با عشق دارند.
به لطف این سوال که "مادر" در نهایت کیست، عاشقانه و چرخ فلک عشق در "چگونه با مادرت آشنا شدم" زندگی جذابی را برای خود ایجاد می کند که باعث می شود هورمون های شادی به جوش بیایند و همچنین اجازه می دهد یکی دو اشک جاری شود. .
8. Descendants of the Sun (2016)
محوریت سریال کره جنوبی که ترکیبی از عاشقانه های بین فردی با صحنه های جنگی است، سرباز جوان یو سی جین (سونگ جونگ کی) است که بخشی از یک واحد ویژه کره جنوبی است و دکتری که به یک جرم جنایی، دکتر کانگ مو یون (Song Hye-kyo). با وجود محکومیت های مخالف، این دو دیوانه وار عاشق یکدیگر می شوند، اما رابطه آنها بارها و بارها به دلیل جنگ در معرض فشارهای سنگین قرار می گیرد.
یک داستان عاشقانه حماسی که باعث میشود مردم بنشینند و با لحنهای انتقادی اجتماعی، پیچشهای جالب و عشق فراوان به کشور خود به تماشا بنشینند و همه رکوردهای تماشاگران را در کره جنوبی و چین شکست.
7. داوسون کریک (1998-2003)
رویاها، آرزوها، درام و دلشکستگی، همراهان همیشگی زندگی جوانان در «داوسون کریک» هستند. داوسون (جیمز ون در بیک)، جوی (کتی هلمز)، پیسی (جاشوا جکسون) و جن (میشل ویلیامز) در شهر خواب آلود کیپساید زندگی می کنند، مرکز احساسات و مکانی که رویاها و عشق پرواز را می آموزند.
تا آن زمان، زندگی و دنیای عشق جوانان هرگز آنقدر اصیل، اما در عین حال چنان دلگرم، غیررسمی و بیش از همه از نظر احساسی اجرا نشده بود که در «داوسون کریک» وجود داشت. اولین بوسه، اولین اعتراف به عشق، اولین جدایی: در رویدادهایی که زندگی را تغییر می دهند، بی شرمانه و با حکمت های فلسفی متعدد جشن می گیرند. سریال قلب را می پراند، اما آن را هم سخت می کند.
6. عشق (2016-2018)
گاس (پل راست)، یک پسر بسیار خوب، به تازگی مجرد است. او میکی لگن، وحشی و گستاخ (گیلیان جیکوبز) را می شناسد و دوست دارد. آنها با هم با خنده ها و تحقیرهای اجتناب ناپذیر رابطه و زندگی عاشقانه خود روبرو می شوند که در واقع ترجیح می دهند از آنها اجتناب کنند.
کمدی جاد آپاتو پرتره ای بی امان، خنده دار و دردناک از روابط مدرن است که از کلیشه های هالیوود-رم-کام به دور است. در طول سریال، سریال بیش از پیش به یک درامدی تبدیل میشود که به آن عمق جالبی میدهد و نه تنها بودجه عاطفی قهرمانها، بلکه بینندگان را نیز ناراحت میکند. عشق در "عشق" چهره های زیادی دارد و به همین دلیل دائماً بین دیوانگی، جنون و واقعیت در نوسان است.
5. آسان (2016-2019)
مجموعه گلچین با بازی اورلاندو بلوم، جیک جانسون، دیو فرانکو و امیلی راتاجکوفسکی، در میان دیگران، (هر قسمت داستانی مستقل و جدید را روایت میکند) حول محور افراد کاملا متفاوت در چیگاکو میچرخد که در هزارتوی مدرن از عشق، سکس، فناوری و تکنولوژی زندگی میکنند. فرهنگ گیر کرده است. زن و شوهری هستند که می خواهند زندگی جنسی خواب آلود خود را به شکل عادی بازگردانند. یک هنرمند جوان در شبکه های اجتماعی از یک شبانه روزی خود از نزدیک گزارش می دهد. ویسکی عصرانه به بهترین دوست برای مجردهای تنها تبدیل شده است. یا یک زن و شوهر با احتمال یک رابطه باز سر و کار دارند.
در "Easy" که مفهوم آن به طرز چشمگیری یادآور مجموعه گلچین آمازون پرایم "Modern Love" است، برای هر سلیقه ای چیزی وجود دارد. همه اپیزودها به یک اندازه قانع کننده نیستند، اما یک چیز به نظر می رسد پس از گذراندن سه فصل جذاب، قطعی است: زندگی و به خصوص عشق چیزی جز آسان نیست.
مطالب مرتبط:
4. The Vampire Diaries (2009-2017)
دانش آموز دبیرستان النا گیلبرت (نینا دوبرو) در سنین پایین مرگ را تجربه کرد: او هر دو والدین خود را در یک تصادف رانندگی از دست داد. در شهر کوچک Mystic Falls، او در طول زندگی میچرخد و هر چیزی را که اتفاق میافتد - یا در مورد او: اتفاق نمیافتد - در دفتر خاطراتش ثبت میکند. یک روز او با همکلاسی جدیدی به نام استفان سالواتوره (پل وسلی) آشنا می شود و آن دو بلافاصله به سمت یکدیگر جذب می شوند.
وقتی برادر بزرگتر استفان، دیمون (ایان سامرهالدر) که به النا نیز علاقه مند است، ظاهر می شود، مثلث عشقی پیچیده ای پدیدار می شود - که وقتی النا متوجه می شود که برادران سالواتوره قرن ها پیر و بدنام هستند، مرموزتر و مهم تر از همه خطرناک تر می شود. خون آشام ها ناگهان النا بخشی از دنیای غم انگیزی می شود که هرگز به آن مشکوک نبوده است.
در همین حال، Ménage à Trois حماسی و خونخوار به یک فرقه تبدیل شده است و به لطف چرخشها و چرخشهای شگفتانگیز، تنش را ادامه میدهد: النا کدام یک از برادران را انتخاب میکند؟ با وجود عناصر وحشتناک و خونین متعدد، عاشقانه نقش اصلی را در "خاطرات خون آشام" ایفا می کند: مردم با ارادت فراوان به ترحم های سکسی، عشق می ورزند، رنج می برند و ترور می کنند. اگر کسی با احساسات هیجانانگیز و صحنههای عاشقانه کاملاً صحنهسازی شده آشنا باشد، کوین ویلیامسون مخترع سریال نیز مسئول «داوسون کریک» بوده است.
3. آموزش جنسی (از سال 2019)
درام فوقالعاده شاداب و گاه به گاه بریتانیایی درباره اوتیس میلبرن (آسا باترفیلد)، دانشآموزی درونگرا است که با مادر بیش از حد دل باز و درمانگر جنسی ژان (مثل همیشه الهی: جیلیان اندرسون) زندگی میکند. در ابتدای سریال، اوتیس و دوست دخترش مایو (اما مکی) برای کسب درآمد از استعداد شهودی اوتیس برای مسائل جنسی، درمان جنسی را در مدرسه خود پیشنهاد می کنند. از قضا، اوتیس خودش دیر شکوفا شده است، حتی خودارضایی هم نکرده است. بنابراین، به عنوان یک "مربی جنسی"، او به تدریج تمایلات جنسی خود را کشف می کند - و احساسات خود را نسبت به Maeve سرسخت…
نادیده گرفتن "آموزش جنسی" به عنوان بیدمشک های جنسی ارزان به سادگی اشتباه است: این سریال به زندگی عاطفی پیچیده و نیازهای جنسی و دیگر نگرانی ها و نگرانی های نوجوانان مدرن به شیوه ای حساس اما طنز آمیز می پردازد. در اینجا با سهولت دلپذیر و علیرغم فقدان هر ترحمی، همه قطعات با پیانوی احساسی نواخته می شوند و نشان داده می شود که عشق به شکل های کاملا متفاوت وجود دارد: بین زن و مرد، بین مرد و مرد، بین زن و زن، بین زن و مرد. کودک و والدین، بین دوستان. به طور خلاصه: عاشقانه های خاکی که به ندرت به خوبی با طنز بی پروا هماهنگ می شد.
2. Lovesick (2014-2018)
و یک سریال بریتانیایی دیگر که به شیوه ای طنز و غیر متعارف به عشق نزدیک می شود. در جستجوی عشق بزرگ، او بیش از همه چیز را یافت: کلامیدیا. بنابراین دیلن (جانی فلین) پس از آلوده شدن به بیماری مقاربتی خود را مجبور به تماس با شرکای جنسی قبلی خود می بیند. فلاش بک ها نشان می دهد که دیلن و زن مربوطه چگونه با یکدیگر آشنا شدند و چگونه از هم دور شدند. از ابتدا، ایو (آنتونیا توماس) هم اتاقی دیلن، که او مخفیانه و ناخوشایند عاشق او است، زیرا او قبلا نامزد کرده است، نقش اصلی را بازی می کند.
از دو جهت خنده دار، سرگرم کننده و مسری است: «Lovesick» با یک چشمک جذاب به موقعیت های شرم آور می پردازد و به ما بینندگان این احساس آرامش بخش را القا می کند که ماجراهای عاشقانه خودمان در نهایت خجالت آور نبودند. اینجا قلب در جای درست می تپد!
1. Chesapeake Shores (از سال 2016)
زن و مادر شغلی ابی اوبراین (مگان اوری) برای اولین بار پس از سال ها به زادگاه قدیمی خود باز می گردد، یک شهر کوچک خواب آلود در مریلند. در آنجا او نه تنها باید با روابط خانوادگی دشوار و اقوام چالش برانگیز خود دست و پنجه نرم کند، بلکه باید با اولین عشق خود، موسیقیدان تریس رایلی (جسی متکالف از «زنان خانه دار ناامید») کنار بیاید. آیا عشق ابی و تریس شانس دومی پیدا خواهد کرد؟
طلسم کشوری و احساسات عالی: سریال هالمارک کانال (این پخش کننده آمریکایی به خاطر برنامه خانواده پسند و همچنین محافظه کارش شناخته می شود) یادآور فیلم های روزاموند پیلچر است. اینجا دنیا بی عیب است، همه زیبا هستند و اعصاب هم در امان است.
نباید انتظار چرخشهای غافلگیرکنندهای را در این سریال احساس خوب داشته باشید، اما «احساس Chesapeake Shorental، که میتوانیم بیشرمانه آن را نوازش کنیم و اینجا جشن بگیریم.
بازی بازیگران به طرز شگفت انگیزی خوب است و شیمی عاشقانه بین اوری و متکالف باعث می شود که قلب های ما تشنه عشق به شادی برقصند.
آنچه دیگران میخوانند:
نویسنده: علیرضا یوسفی