تیتربرتر؛ تست بازیگری بیژن بنفشه خواه در برنامه خندوانه و چالش های او و با دیالوگ خسرو شکیبایی را در پایان این خبر مشاهده می کنید.
بیوگرافی بیژن بنفشه خواه
بیژن بنفشهخواه (زاده ۱ فروردین ۱۳۵۲) بازیگر ایرانی است.او در مجموعههای طنز «این چند نفر»، «بدون شرح»، «مرد دوهزارچهره»، «قهوه تلخ»، «ساختمان پزشکان»، «خانه اجارهای» و «راه طولانی» به ایفای نقش پرداختهاست. رضا بنفشهخواه پدر او است و محمود بنفشهخواه عموی او بود. وی دو فرزند بنام امیر علی و یاسمین دارد.بیژن بنفشهخواه فارغالتحصیل در رشتهٔ نقاشی - نقاشی عمومی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز میباشد.
ماجرای فوش شنیدن بیژن بنفشه خواه به خاطر ماهواره
دوران جالبی بود که هنوز VOD در کار نبود و مردم از طریق سیدی و دیویدی کارهای ما را در شبکه نمایشخانگی میدیدند. بخاطر تمسخر ماهواره فحش خوردیم اما مهران مدیری بیشتر ناسزا شنید.
علت اصلی عصبی بودن کمدین ها در زندگی واقعی
دقیقاً این مشکل برای کمدینها و طنازان است؛ مردم تصور میکنند باید همیشه شاد باشند؛ بارها وقتی تنهایی دارم راه میروم به من میگویند: “چرا نمیخندی؟” میخندم و ادامه میدهم؛ مگر آدم دیوانه است همینطوری بخندند. آن هم وقتی تنهایی قدم میزنیم همینطوری بخندیم طور دیگری فکر میکنند. شاید من هم به عنوان کمدین، در بیمارستان باشم، بهشتزهرا و هر اتفاقی برای من افتاده باشد.
واقعاً وقتی مردم مرا در خیابان میبینند و ابراز لطف میکنند واقعاً خوشحال میشوم اما بالأخره امکان دارد هر اتفاق و هر موقعیتی برای ما پیش بیاید. از قدیمالایام هم گفتهاند “دلقکها غمگینترین آدمها هستند”. چون طنازان و کمدینهای ما جلوی دوربین هر طنز و کمدی را جلوی دوربین نمایش میدهند، تخلیه میشوند و ناراحتیهایشان را پشت دوربین جا میگذارند.
بیژن بنفشه خواه، آقازاده محسوب می شود؟
این برچسبها را به من هم زدهاند. اما طبیعی است خیلی در کسب و کارها داریم پدر نجار است و پسرش را به شغلش سوق داده و یا لبنیاتی و خیلی مشاغل دیگر؛ ممکن است فامیلی کمککننده باشد اما دقیقاً من و پدرم خیلی با این قضیه مخالفیم. من همیشه به پدرم گفتهام من را جایی معرفی نکن! قبل از سال ۱۳۷۳ که کار کنم سه کار در دوران کودکی در کارنامهام دارم؛ یکی در ۱۰ سالگی، یکی ۱۲ سالگی و دیگری ۱۷ سالگی که فیلمی شانزده میلیمتری بازی کردم به نام “برخورد”؛ کارگردانش سعید مولایی بود و حتی این کارها را جزو کارنامهام نیاوردهام چون پدرم معرفی کرده است.
جالب است بدانید جدیداً فیلمی به من پیشنهاد شد که نقشی را برای پدرم هم درنظر گرفته بودند. وقتی من به ایشان گفتم، به من گفتند تو گفتی؛ گفتم خودشان گفتهاند. او هم اصولی رفتار کرد و گفت فیلمنامه را میخوانم و بعد تصمیم میگیرم. منظورم این است این ارتباط دو طرفه بوده و هست. من دو برادر دیگر دارم چرا آنها بازیگر نشدند؟ برادر کوچکترم نقاشی خواند و برادر بزرگترم عمران خواند و در خارج از کشور زندگی میکند.
موثر ترین فرد در بازیگر شدن بیژن بنفشه خواه کیست؟
پدرم. من دقیقاً عین پدرم وارد عرصه بازیگری شدم. چرا که برایم تعریف کرده در دوران کودکی پدرش یعنی پدربزرگم، خیلی به کارهای نمایشی و تئائر علاقهمنده بوده پدرم را به تئاتر برده است. حافظ و شاهنامه میخوانده و پدرم به این فضا علاقهمند شد. همین اتفاق برای من هم افتاد. پدرم مرا از دوران کودکی با خودش به صحنه تئاتر میبرد این علاقه ناخودآگاه شکل گرفت.
من در وهله اول میخواستم به هنرستان بروم پدرم گفت که تنبلا به هنرستان میروند و باید رشته ریاضی یا تجربب بخوانی! یکسال رفتم مردود شدم. سالی که موشکباران بود خیلی تعداد مردودیها زیاد شد؛ اواخر پاییز دوباره امتحان برگزار کردند که ما بتوانیم به سال بعدی برویم. خلاصه با هر بدبختی بود دیپلم گرفتم همان سال سوم رفتم دانشگاه آزاد و برای اولین بار رشته نمایش و تئاتر را امتحان دادم. سال ۱۳۷۰ قبول شدم.
با دیپلم تجربی رفتم رشته تئاتر و بعد یک سال مرخصی میتوانستم بگیرم که من سال ۱۳۷۱ رفتم دانشگاه و تئاتر خواندم.
مطالب مرتبط:
بیژن بنفشه خواه معروف است یا پدرش؟
خیلی سؤال خوبی بود؛ خوب شد پرسیدی! من دوست داشتم فقط تئاتر کار کنم و دانشجوی تئاتر بودم پدرم گفت که شهریه دانشگاه آزاد گران است و من نمیتوانم از پَسِ آن بربیایم. حتی به من گفت میخوای بخون و میخوای نخون! البته هزینه دو ترم دانشگاهم را داد و واقعاً هم سخت بود.
امیرغفارمنش (بازیگر) آمد و گفت داریوش کاردان و مرحوم خسروی (آن موقع رئیس گروه اجتماعی شبکه دو بودند) و هنوز شبکه سه راه نیفتاده بود، برنامهای کار میکنند من دارم کسانی که فکر میکنم استعداد دارند و میتوانند از عهده این کار برآیند معرفی کنم.
رفتم تست دادم قبول شدم. جالب است بدانید آن موقع کیهان ملکی کار اولش بود، رحمان سیفیآزاد که بعدها جزو مسئولین صداوسیما شد، علی سلیمانی، کیومرث مرادی، مهران غفوریان و حسین رفیعی همه از “۳۹” داریوش کاردان شروع کردیم. اصلاً مردم خوششان نیامد و نگرفت و همزمان مردم طرفدار “ساعت خوش” بودند.
در واقع انگیزه مالی باعث شد که وارد دنیای تصویر شوم و بتوانم شهریه دانشگاهم را بپردازم. از آنجا کار کمدی پشت سر هم به من پیشنهاد شد؛ البته بعد از برنامه “۳۹” کار سینمایی به نام “مصائب” را با پرویز پورحسینی کار کردم. نقش جدی بود اما ۸۰ درصد کارهایی که از آن روز تاکنون پیشنهاد شده، کمدی است. و البته اخیراً کاری از شبکه یک سیما پخش شد به نام “سرگذشت”(فصل دوم سریال “محکومین”) نقش جدی را بازی کردم.
بیژن بنفشه خواه چرا کارجدی زیادی ندارد؟
بخاطر اینکه همیشه بازی کردن نقشهای طنز و کمدی سختتر از جدی است؛ حتماً کمدینها و طنازان کاربلد ما میتوانند در این نقشها عملکرد بهتری داشته باشند. همانطور که دوستم رضا عطاران، مهران مدیری، جواد عزتی و حتی مهران غفوریان پلانهایی از او دیدم که برایم جالب بود؛ چقدر خوب نقش ایفا کردهاند.
علت عدم حضور رضا عطاران در تلویزیون از نظر بیژن بنفشه خواه
قبول دارید که هنوز سریالهای رضا عطاران خیابان خلوت میکند و قابل دیدن و جذاب است؟! شما سؤال کردید که چرا این اتفاق افتاد و رضا عطاران رفت؟ به خاطر اینکه اذیت شد و به قولی در جایی هم گفتم سال به سال وضعیت کمدی در تلویزیون بدتر میشود. تلویزیون چندان کمدی نمیسازد، برخی از کمدیسازان مثل “رضا عطاران” را فراری دادند.
یا ما را درگیر سانسورهای بدون قاعده کردند و یا بیتعهدیهایی که گاه و بیگاه گریبان ما را گرفته و این اتفاقات همه دست به دست هم میدهند و ما را اذیت میکند. نمیدانم چه اتفاقی افتاد رضا عطاران یا برخی دیگر رفتند، اما دلگیر و ناراحتند وگرنه اگر شرایط درست باشد خود رضا عطاران هم حاضر است دوباره سریال برای تلویزیون بسازد. من فکر میکنم همان مشکلات مالی و برخی اتفاقات در تلویزیون باعث شده تا امثالِ رضا عطاران انگیزه نداشته باشند که سریال تلویزیونی بسازند.
آنچه دیگران می خوانند:
گردآورنده: مریم بالوی فیلی