قدرت زمان وفادوست معروف به شهلا ریاحی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است که از وی به عنوان نخستین کارگردان زن در تاریخ سینمای ایران (با کارگردانی فیلم مرجان در سال ۱۳۳۵) یاد میشود با صرف 60 سال از عمر خود در حرفه بازیگری امروز در بستر بیماری در حالی روزگار میگذراند که توان تکلم و غذا خوردن را ندارد و همه را از یاد برده است.
شهلا ریاحی، همسر اسماعیل ریاحی کارگردان سینما متولد ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در شهر تهران است. در سن ۱۷ سالگی بنا به خواست و راهنمایی همسرش اسماعیل ریاحی که خود از شیفتگان تئاتر بود به صحنه (تئاتر تهران) راه یافت و برای اولین بار شادروان معزالدیوان فکری در نمایشنامه ای به نام «سیاست هارونالرشید» نقش اول دختر نمایش را به او داد. او با کار سوم و چهارم در دنیای محدود تئاتر آن زمان به عنوان بازیگری محبوب و سرشناس مورد توجه قرار گرفت.
او سینمای حرفه ای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خواب های طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد. ریاحی سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام اولین زن کارگردان سینمای ایران را به خود اختصاص داد.
در بخشی از اظهارات شهلا ریاحی آمده است که خانواده وی به شدت با ورود وی به عرصه بازیگری و سینما مخالف بودهاند به طوری که گفته: «زمانی که وارد عرصه سینما شدم، همه خانوادهام سیاه پوشیدند و گفتند قدرتزمان مرده و دیگر برای ما وجود ندارد! اصلا برای آنها ورود زن به عرصه هنر، غیرقابل قبول بود و تا این حد از کاری که کردم بدشان میآمد.»
ثبت سالگرد ازدواج در کتاب گینس
زندگی شهلا با اسماعیل ریاحی به قدری عاشقانه و حرفهای بوده است که قرار بوده است هفتادمین سالگرد ازدواج خود را در کتاب گینس به عنوان هنرمندانی که رکورد بیشترین عمر زندگی مشترکشان را با هم بودند ثبت کنند اما پیمانه عمر اسماعیل مهلت نداد و این وعده محقق شد و شهلا تنها ماند و بعد از فوت همسرش (22 آبان ۱۳۸۹) دیگر از کار حرفه ای فاصله گرفت و خانهنشین شد.
عزیز خانوم خانه ما
بیشتر بچه های دهه 65 مجموعه خاطره انگیز «در خانه» را به یاد دارند. مجموعه ای ویژه کودکان و نوجوانان که آن زمان از شبکه دو سیما پخش می شد و داستان آن دربارهٔ اتفاقات و بازیگوشیهای سه دوست طی تعطیلات تابستانی است. خانواده جواد مستأجر خانه عزیز خانم هستند و محسن و پدرش در همسایگی آنها زندگی میکنند. آنها یک طوطی سخنگو به نام فندق هم دارند.
طی یکی از تعطیلات تابستان، مرتضی پسرخاله علی به خانه آنها آمده و شیطنتهای این سه کودک بازیگوش محور اصلی داستانهای هر قسمت را تشکیل میدهد.
بیشتر بخوانید: ریاحی نخستین کارگردان زن سینمای ایران با چشمانی شهلا و فریبنده
سریال «خانه ما» یکی از بسیار آثاری است که شهلا ریاحی با نام اصلی (قدرتالزمان وفادوست) در آن ایفای نقش کرده است.
اولین فیلم سینمایی شهلا ریاحی مربوط به سال ۱۳۳۰ است و بازی در فیلم نهنگ عنبر ۲ در سال ۹۵ آخرین تجربه سینمایی این بازیگر پیشکسوت است.
شهلا ریاحی آخرین بار در سال ۸۱ به ایفای نقش در سریال مهمان پذیر طوبی پرداخت و سالهاست که از دنیای هنر به دور است.
حال ناخوش مادر مهربان سینمای ایران
سال گذشته تصویری از این بازیگر در فضای مجازی منتشر و اعلام شد که این بازیگر به خانه سالمندان سپرده شده و این روزها هم انتشار تصاویر دیگری از او منجر به واکنش های بسیاری از سوی مخاطبان شده است.
اما در این باره منوچهر ریاحی فرزند شهلا ریاحی درباره آخرین وضعیت مادر خود به فارس گفت: من در زندگی هرچه دارم مدیون مادرم هستم حتی مدرک دکتری خود را مدیون مادرم هستم که وضعیت نامناسبی ندارند.ایشان در حال حاضر در پانسیونی خصوصی پرستاری میشوند و وضعیت چندان مساعدی ندارند.
وی افزود: مادرم به دلیل کهولت سن نیاز به پرستاری مداوم دارد و به همین دلیل ما برای اینکه بتوانیم به خوبی از پس مراقبت های ایشان بر بیاییم، مادر را به پانسیونی شبانه روزی بردیم که در حال حاضر آنجا بستری هستند و به خوبی در این محل از ایشان مراقبت می شود.
ریاحی ادامه داد: مادر تا به حال چندین بار تحت عمل های جراحی قرار گرفته اند و من برای تامین مخارج ایشان حتی مجبور شدم خانه و ماشین خود را بفروشم و در حال حاضر هم همچنان مقروض هستم. البته من فرزند ایشان هستم و وظیفه ام را انجام داده ام اما مگر ایشان هنرمند این مملکت نیستند؟ پس چرا هیچکس در این مدت از ایشان سراغی نمی گیرند و جویای حالشان نمی شوند؟
وی تاکید کرد: در این مدت فقط یک بار خانه سینما حال مادر را پرسیده ولی سازمان صداوسیما به هیچ عنوان پیگیری درباره احوالشان نداشته است. این خیلی بد است که هنرمندان ما تا وقتی که روی پا هستند و کار می کنند مورد توجه قرار دارند.
مطالب مرتبط:
منوچهر ریاحی ادامه داد: مادرم این روزها در حال ابتلا به زخم بستر است. چون قدرت بلع ندارد، معده او عمل شده و بالاتر از معده یک قیف قرار داده اند که غذای میکس شده از آن طریق به معده شان منتقل می شود. نه می توانند حرف بزنند و نه ما را می شناسند. هر بار که به دیدنش می رویم بدون هیچ واکنشی نگاهمان می کند و حتی نمی تواند جواب سلاممان را بدهد. امیدوارم هرچه زودتر حالشان خوب شود.
وی در پایان گفت: مادرم پیش از این نیز دچار آلزایمر شده بودند و خیلی ما را نمی شناختند ولی ما تلاش کرده ایم که وظایف فرزندی خود را انجام بدهیم. متاسفانه هر از چند گاهی تصویری از مادرم به بهانه های مختلف در فضای مجازی منتشر می شود که باعث دلخوری ماست و من فکر می کنم که حتی خود مادر نیز از این اتفاق خوشحال نباشند. خواهش می کنم هنرمندانی که به دیدار ایشان می روند و یا افراد دیگر از انتشار تصاویر ایشان اجنتاب کنند.