به گزارش تیتربرتر؛ انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 یکی از رویدادهای مهم سیاسی و جنجالی کشور به شمار می آید. حالا کمتر از هشت ماه تا انتخابات دولت دوازدهم باقیمانده است و یکی یکی چهره ها و نامزدهای احتمالی تصمیم خود را برای آمدن یا نیامدن رسانه ای می کنند و برخی نیز در شبکه های اجتماعی اظهاراتی را بیان می کنند که نشان از خیز انتخاباتی آنها برای ورود در عرصه رقابت برای صندلی پاستور است تا شاید نگاه حمایتی احزاب را به سمت خود سوق دهند.
در این میان علاوه بر منابع داخلی بسیاری از رسانه های خارجی نیز به تحلیلی انتخابات سال آینده پرداخته اند و در آخرین گزارشات یک مجله آمریکایی یک لیست 5 نفره از کاندیداها را ارائه کرده است.
۵ کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ از نگاه رسانه آمریکایی
مجله آمریکایی بلومبرگ به بررسی اسامی نامزدهای ایرانی که در حال آماده شدن برای انتخابات سال آینده ایران هستند، پرداخته است.
دیده بان ایران در ادامه نوشت: در حالی که دنیا منتظر انتخابات ماه آینده آمریکا برای یافتن سرنخی از آینده اختلافات با ایران است، نامزدهایی در ایران در حال آماده شدن برای انتخابات سال آینده این کشور هستند، انتخاباتی که بدون شک اهمیت آن برای روابط دو کشور کمتر از انتخابات آمریکا نیست.
سال آینده دوران حسن روحانی کسی که برای امضای توافق سال ۲۰۱۵ با قدرتهای جهانی تلاش کرد به پایان میرسد، امروز میراث او توسط تندروها در آمریکا و در داخل در معرض نابودی است. بنابراین ایرانیها در ژوئن آینده برای انتخاب رئیسجمهور جدید خود بار دیگر پای صندوق رای میروند.
با توجه به شرایط موجود به نظر میرسد که ریاست جمهوری آینده تحت سلطه مردان نظامی و محافظه کاران سرسخت که از سال ۲۰۱۸، با خروج ترامپ از برجام نفوذ خود را افزایش دادهاند، قرار گیرد.
اگرچه ایران همچنان به تعهدات اصلی خود در این توافق پایبند بوده، اما با تشدید تحریمهای ترامپ، تهران نیز غنی سازی را از خارج مرزهای توافق شده از سر گرفته است. با این حال جمهوری اسلامی اعلام کرده که در صورت لغو تحریم ها، همچنان آماده است که برجام را تمام و کمال اجرا کند. تحریمهای شدیدتر آمریکا باعث کاهش شدید صادرات نفت ایران شده به طوری که تولید نفت خام از اواسط سال ۲۰۱۸ به نصف کاهش و به کمتر از ۲ میلیون بشکه در روز رسیده است.
مطالب مرتبط:
یک شخصیت تندرو در ایران انگیزه کمی خواهد داشت تا رسماً توافق نامهای را که هنوز میتواند ناجی اقتصاد ایران باشد، کنار بگذارد، اما او ممکن است با همان شرایط قبلی به میز مذاکره برنگردد یا اصلا مایل نباشد به راحتی پیمان موجود را دوباره فعال کند.
ملتهای اروپایی، چین و روسیه به این توافق پایبند هستند و تلاش میکنند تا آمریکا را متقاعد به بازگشت به برجام و ایران را نیز متقاعد به ماند در آن کنند. با کنار رفتن دولت روحانی انتظار میرود که اعتدال گرایان ایرانی به طور کامل از صحنه قدرت خارج نشوند چرا که بسیاری از آنها مانند محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه مهارت فنی و تجربه دیپلماتیک لازم برای از سرگیری احتمالی مذاکرات را دارا هستند.
معاون مدیر برنامه خاورمیانه «چتم هاوس» میگوید: به احتمال زیاد شاهد خواهیم بود که جناحهای تندرو در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو برای دستیابی به قدرت رقابت کنند و پیروزی برای دونالد ترامپ فرصتی برای تحکیم قدرت آنهاست. اگر بایدن پیروز شود، ایران با یک انتخاب روبرو است، چرا که به شخصی نیاز دارد که خیالاش را برای توافق راحت کند.
در ادامه برخی از گزینههای محتمل انتخابات ریاست جمهوری در ایران را بررسی میکنیم:
محمد باقر قالیباف رئیس مجلس
محمدباقر قالیباف، یکی از اعضای سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرمانده سابق پلیس و شهردار سابق تهران است. او اگرچه یک تندرو عملگرا است، اما همواره خودش را به عنوان یک مدرنیست معرفی میکند. او به طور گستردهای از توافق هستهای حمایت میکند ضمن اینکه به عنوان شهردار بر پروژههای بزرگ مربوط به سرمایه گذاری خارجی، عمدتا از چین هم نظارت میکرد.
رئیس فعلی مجلس ایران سیاستمداری جاه طلب است که قبلاً در تلاش برای تصدی پست ریاست جمهوری سه مرتبه تلاش کرده است.
حسین دهقان وزیر دفاع سابق
حسین دهقان در اقدامی غیرمنتظره صریحا برای انتخابات سال آینده اعلام نامزدی کرد. این احتمالاً تلاشی است برای آنکه او از هم اکنون به دنبال جلب مشارکت جناحهای نزدیک به محافظه کاران باشد.
دهقان کهنه سرباز سپاه و جنگ ایران و عراق بود و به دو رئیس جمهور اصلاح طلب و تندرو خدمت کرد. تمایل سیاسی وی محافظه کارانه است، اما همکاری وی با روحانی و فعالیت وی در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی، رئیسجمهور اصلاح طلب به وی اعتبار قابل توجهی میدهد. وی گفته که میخواهد مردم را از وضعیت فعلی نجات دهد و بدین منظور پیشنهاد میکند که مسائل موجود از جمله درگیری با آمریکا تعیین تکلیف شود.
احمدی نژاد رئیس جمهور سابق
احمدی نژاد رئیس جمهور ایران بین سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۱۳ یعنی در اوج تنشها بین آمریکا و ایران بر سر برنامه غنی سازی هستهای بود. تلاش وی برای بازگشت به قدرت البته به نظر شورای نگهبان بستگی دارد چرا که پیشتر در سال ۲۰۱۷ او رد صلاحیت شد. احمدی نژاد علی رغم اینکه توسط دستگاه سیاسی به دلیل حملات خود به قوه قضائیه طرد شده، اما همچنان حامیان محافظه کار مذهبی را پشت سر خود میبیند.
در دوره احمدی نژاد، روابط ایران با آمریکا و اروپا احتمالاً وارد مرحله رویارویی خواهد شد.
سعید محمد فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا
سعید محمد اسلامی یکی دیگر از اعضای سابق سپاه است که اکنون قرارگاه سازندگی آن را اداره میکند. محمد بیش از اسلاف خود تلاش کرده تا با رسانهها ارتباط برقرار کرده و در محافل عمومی ظاهر شود.
در دوران تصدی وی، مناقصات بیشتری از طرف وزارت نفت ایران به قرارگاه خاتم اعطا شد. وی البته به عنوان کاندیدای رئیس جمهوری فاقد تجربه سیاسی یا کاریزما است.
عزت الله ضرغامی رئیس سابق صداوسیما
عزت الله ضرغامی بیشتر به عنوان رئیس سابق صداوسیما شناخته میشود. در دوره وی سانسور شدیدتر و تولیدات محافظه کارانه در صدا و سیما افزایش یافت.
ضرغامی یکی از نزدیکان احمدی نژاد است و در شبکههای اجتماعی وارد بحث و گفتگو درباره حقوق اجتماعی میشود. گفته میشود وی که یک محافظه کار است، با حسن روحانی بر سر قوانین پوشش زنان درگیر شده است.
فرق انتخابات ۱۴۰۰ با انتخاب های قبلی چیست؟
ژوبین صفاری در سرمقاله امروز روزنامه ابتکار با عنوان برنامه به جای جنجال وعده ها نوشت: اقتصادی و سیاسی کشور به گونهای است که شاید نتوان به راحتی درخصوص انتخابات بعدی ریاست جمهوری چشمانداز مشخصی را ترسیم کرد. مردم عموماً از شرایط پرابهام اقتصادی که ریشه در تصمیمگیریهای سیاسی دارد ناراضی هستند و البته دولت دوازدهم در بزنگاه یک سال پایانی خود هنوز نتوانسته برای بهبود شرایط اقدام عملی کند.
با این همه اما اصولگرایان که در انتخابات مجلس یازدهم به لطف مشارکت کم مردم به پیروزی رسیدند امیدوارند بتوانند در انتخابات ریاست جمهوری نیز گزینه مد نظر خود را بر کرسی ریاست قوه مجریه بنشانند. با این همه اما رویکرد دو جریان اصلی کشور همچنان نشانی از برنامهریزی دقیق برای آینده کشور ندارد. گو اینکه همچنان هر دو جریان امیدوار به ایجاد موج هیجانی در مردم از سوی افرادی است که احتمالا در ماههای پایانی به عنوان گزینه مطرح میشوند. همان رویهای که در سالهای ۸۴ و ۹۶ با تفاوتهایی در آستانه انتخابات در پیش گرفته شد.
اما شاید بتوان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را کمی متفاوت از چند دوره قبلی بررسی کرد. درواقع مردم طی چند دهه گذشته با توجه به وعدهها و قولهای داده شده از سوی همه جریانها از جمله اصلاحطلب، اصولگرا و اعتدالی به پای صندوقهای رای آمدند. نتیجه، اما درنهایت مطلوب نبوده است.
بررسی جز به جز عملکرد دولت ها، نقاط مثبت و منفی آنها موضوع این نوشتار نیست. آنچه باید به آن واقف بود خلاء سپهر سیاسی از حزب و جریانهایی است که بتوانند نه با اتکا به برند شخصی که با ارائه یک برنامه زمانمند عملیاتی به دور هیاهو و شعار پا به عرصه رقابت بگذارند. درواقع اولین نشانههای ظهور تحرکات انتخاباتی از سوی رئیس بنیاد مستعضفان برای برند سازی شحصی نیز تفاوتی با رویکرد نامزدهای پیش از او نداشت. افشاگری علیه افراد هر دو جریان (اگر بتوان نام آن را افشاگری گذاشت) شیوهای بود که از سوی محمود احمدی نژاد در سالهای ۸۴ و ۸۸ مرسوم شد و البته در نهایت سرانجام مشخص و مثبتی برای مردم نداشت.
شاید بتوان گفت افکار عمومی مردم ایران از این نوع برندسازی عبور کرده و اساساً در این مقطع، عبور از شرایط سخت کنونی را در گرو یک فرد با اظهارنظرهای پرحرارت نمیبیند. نیک میدانیم که کشور برای توسعه نیازمند تغییر در ساختارهای اقتصادی، رویههای سیاسی و فرهنگی است که البته بیتردید این مهم در یک فرآیند منطقی و به دور از هیجان و با تکیه بر ایدههای کارشناسی رخ میدهد. در کنار همه اینها رسانههای پویا به عنوان رکن چهارم دموکراسی در یکی از بدترین شرایط کاری خود به سر میبرند و با انواع محدودیتها میدان را به شبکههای غیر رسمی واگذار کردند.
به طور قطع همان گونه که قیمت کالا و خدمات هیچ گاه از مجرای سرکوب پایین نیامده است، اصلاح در رویهها نیز از این مسیر امکان پذیر نیست. به نظر میرسد انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ بیش از آنکه نیازمند چهرههای جنجالی باشد، به پوست اندازی جریانها برای داشتن برنامه عقلانی و واقع گرایانه برای کشور نیازمند است. موضوعی که هنوز در جریانهای سیاسی کشور نشانهای از آن یافت نشده است.
گردآورنده: الهام خلیلی خو
آنچه دیگران میخوانند: